بيچاره چشم ها!
موجودات بلوري دوست داشتني... چطور توي سکوت فرياد مي زنن...
چشم ها هميشه حرفشون رو مي زنن!
ولي صدا ها حقشون رو مي خورن! رسما!
مي گفتم مي ترسم بروي زبانم لال
و حالا تو مي روي و من زبانم لال....
واقعا لال ها! لال لال!
ميگويد عاشق شدي. . .
خب شدي ديگه