آدمـــــــــ بــــــاطــــــــلــــه هــــــــــا
من و سرمای پاییزی من و دنیای بی رحمی من وقلبی که خوابیده ... تو این هارو نمیفهمی .... من و یک خونه ی خالی دیواراش همدم دردام که وقتی خسته میبارم میشن شونه واسه اشکام من و دستای سردی که نداره از زمین سهمی دلم تا آسمون تنگه ...تو این هارو نمیفهمی من و محبوبه های شب سرود جیرجیرک ها نگاه ساکت مهتاب من و شب ..زیر پیچک ها .... من و یک کهکشون رویا نگو دیوونه تو وهمی تو از احساس من دوری تو حرفامو نمیفهمی ...
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/30ساعت
2:55 صبح توسط ر. ابوترابی نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |