آدمـــــــــ بــــــاطــــــــلــــه هــــــــــا
سوژه ی دخترانه ی غزلم
چشم هایت بهانه ی غزلم
باز هم در حوالی ام هستی
باز در آستانه ی غزلم
خنده بر لب نشانده ای و نشست
بر لبانم جوانه ی غزلم
میشوی هرکجا که میخندی
مصرع عاشقانه ی غزلم
دفترم هم شده است حاصلخیز
زیر اشک شبانه ی غزلم
گاه گاهی به جای من بگذار
سر خود را به شانه ی غزلم
بر لبانت برای حسن ختام
بوسه ی ناشیانه ی غزلم...
ر .ابوترابی
نوشته شده در دوشنبه 94/10/14ساعت
4:3 عصر توسط ر. ابوترابی نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |