کـــــــــــــــــــــــپی عجیب اینروز ها ساعت به ساعت سخت بیمارم همیشه تا سحر چشمم به دست خالی ماه است . . که شاید روی لبهایم کمی لبخند بگذارد. . .و از تنهاییم آهسته بردارد . . . . و من تا صبح بیدارم. . هوای ظهر هایم غرق دلتنگی . . پر ازحسرت ..پر ازتکرار. . پر از غوغای بی رنگی . . .و بعد از ظهر هایم داغ تر از ظهر. . تب دارم. همه با این دل من دشمنی دارند. . .به چشمم بغض میکارند ..نه میگریم...نه میبارم... فقط زیر فشار بغض های سرد و سنگینش . . سکوتی روی لب دارم . . و شب ها وقت باران است. . هوایم خیس و مه آلوده و شرجی . . پر از گرمای آه و غرق در خیسی چشمانم به روی گونه هایم قطره های اشک مهمان است . .و ..شب شد باز هم من تا سحر چشمم به دست خالی ماه است تا شاید . . .. چه تکراری چه تکراری .. . .پر از احساس بیماری . . دل تنگم هوای کوه کرده..کوه بی دردی . . هوایی غرق اکسیژن پر از سردی . . هوایی که در آن دلتنگی ام آرام بگریزد...میان سنگ های کوه . .. نرم و نازک و چالاک ... بنشیند کنار چشمه ای از آب های سرد. . بنوشد از شراب بی خیالی ها . . بخندد روی دست سبز و شاداب اقاقی ها هوایی که در ان تنهاییم از بین دستانم رها گردد..بگریزد... و با بالی پر از احساس شادی تا صفای لانه ی عقاب ها پرواز آموزد . .. . هوایی که در آن اشکم بروید روی دامان بلند کوه. . و کم کم لب به لبخندی پر از احساس بگشاید و روی خاک های نرم و سرد کوه آساید . . - دل تنگم هوای کوه کرده . . کوه پیدا نیست....دل من خوب میداند...که جای او و دلتنگی و تنهایی ...زمین سرد دنیا نیست...دلم تنگ است...
فـــــــــقـط باذکــــــــــر آدرس وبـــــــــلاگــــــــ بــــــه عــــــنــــــــــــوانــــــ مــنـــــبـــــع....
...بلامانع است..
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |