ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
من تقويم عشق را ورق زدم هر صفحه اش سالي داشت از فراق و هجران و در انتهايش وصال بود که بهار نام داشت با تبسمي شيرين تر از عسل و جون مست وصال مي شدم ناگهان صدايم مي زدند که به پايان آمد اين دفتر حکايت همچنان باقيست . . .